سؤال: به هر مسلمانی واجب است هنگام نماز در سوره حمد با ذکر شریفه «اهدنا الصراط المستقیم» هدایت به راه راست را از خداوند بزرگ مسئلت نماید. این تقاضا در رابطه با انسانهای معمولی بسیار شایسته است، در مورد معصومین(ع) ذکر این تقاضا چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
پاسخ: ذکر این تقاضا در مورد انسانهای معمولی به معنای استمرار هدایت به صراط مستقیم است و در معصومین(ع) مراحل بالاتر و والاتر ایمان و معرفت مدنظر است.
سؤال: دو کلمه «شیطان» و «ابلیس» چه تفاوتی با هم دارند؟
پاسخ: «ابلیس» از نظر ادبیات عرب «اسم جنس» است و اعم از شیطان به حساب میآید. امّا شیطان اسم خاص است که به موجودی اطلاق میگردد که حضرت آدم ابوالبشر(ع) را اغوا نمود.
سوال: چرا به دو واژه «الله اکبر» تکبیر میگویند؟
پاسخ: تکبیر به معنای بزرگ شمردن خداست که با گفتن «الله اکبر» حاصل میشود البته بزرگ شمردن خداوند تنها با زبان نیست بلکه باید با اعتقاد قلبی و التزام عملی اقرار زبانی تکمیل گردد.
سؤال: اینکه میگویند«کفر و ایمان قرین همدیگرند» چه مفهومی دارد؟
پاسخ:
در بخشی از «آیهالکرسی» آمده است:
?...فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى...?.[1]
به این معنا که کسانی به ریسمان محکم الهی چنگ میزنند که اولاً نسبت به طاغوت کافر بوده و ثانیاً دارای ایمانی عمیق به خداوند بزرگ باشند. همین مفهوم در جملة شریفة «لااله الا الله» که شعار اصلی اسلام است هم دیده میشود. به اینگونه که ابتدا باید نفی شرک و کفر به غیر خدا تحقق پیدا کند سپس اعتقاد به وحدانیت پروردگار عالمیان است.
از این رو میگویند کسی که کفر نداشته باشد ایمان نیز ندارد.
سؤال:
دراین آیه شریفه چه نکات مهمی وجود دارد؟یَومَ یُنْفَخُ فی الصُّورِ فَتَاْتُونَ اَفواجا.[1]
پاسخ:
در تفسیر مجمع البیان که معاذ از رسول خدا(ص)درباره معنی آیه شریفه فوق سوال کرد ،پیامبر اسلام (ص)در حالی که از سوال معاذ متأثر شده و اشک از چشمانش میریخت فرمود:
معاذ؛ مطلب بزرگی را سئوال کردی؛ امّت من در قیامت ده صنف میشوند که البته خداوند این ده صنف را از صف مسلمین جدا نموده و صورتشان را تغییر میدهد. عدّهای به شکل میمون و بعضی بصورت خوک و گروهی دست و پا بریده؛ عدّهای نابینا و گروهی کر و لال و طایفهای و ارد محشر میشوند در حالی که زبانشان را میخورند و چرک و خون از دهان آنها بیرون میآید و اهل محشر از گند آنها در اذیّت و زحمت هستند. عدّهای وارونه و سرنگون وارد محشر شده و بسوی شکنجه گاه یعنی جهنم هدایت میشوند. عدّهای برشاخهای از آتش آویخته شده و دستهای بوی گند آنها از مرداب بیشتر است و دستهای دیگر جبّّهای که از قطران است برآنها پوشانیده شده که به پوست آنها میچسبد.
سئوال شد؛ این ده گروه در دنیا چه اعمالی داشتهاند که به این کیفر گرفتار شدهاند؟ فرمود: کسی که به صورت میمون وارد محشر میشود، نمّام است، و آنکه بصورت خوک میآید خورنده حرام و آنکه سرنگون است؛ کسی است که ربا خواری کرده است. آن کس که زبانش را میجود و چرک ازدهانش بیرون میآید عالم بیعمل است؛ عالمی که کردارش باگفتارش و فق نمیدهد دیگران را با خطابههای مهّیج و سخنرانیهای داغ خود هدایت کرده در حالی که خود فاقد آن است.
آن که با دست و پایی بریده وارد محشر میشود کسی است که به همسایه آزار میرساند. و گروهی که نابینا محشور میگردند حاکمان جور میباشند. کرو لالها افراد خودپسند و مغرور و آویزان شده بر شاخههای آتش کسانی هستند که در دنیا به سعایت دیگران میپرداختند. بوی گند از کسانی بلند میشود که از شهوات حرام و لذتهای نامشروع پرهیز نمیکردند. متکبرین نیز جبّههای آتشین بر تن دارند.